تورم روده

Colite Ulcéreus

کولیت اولسروز یا تورم روده همراه با زخم های جدار آن چیست؟

یک بیماری تورمی مزمن روده و رکتوم می باشد که مشابه بیماری کرون است. با این تفاوت که بیماری کرون در همه قسمت های لوله گوارش دیده می شود و نسوج این دستگاه را عمیقاً مورد حمله قرار می دهد ولی کولیت اولسروز نسج سطحی مخاط روده و رکتوم را بیمار می کند. به آن رکتو کولیت خونریزی دهنده نیز می گویند. بر اثر محل بیماری آن را به 4 نوع تقسیم می کنند.

ـ رکتیت اولسروز Rectite Ulcéreuse که محدود به رکتوم می باشد.

ـ Proctosigmoidite محدود به رکتوم و سیگموئید می باشد.

ـ Colite Distale که به قسمتی از کولون که در سمت چپ بدن قرار دارد و از رکتوم تا پیچ بزرگ کولون نزدیک طحال ادامه دارد، می گویند.

ـ پانکولیت که تمام کولون را در بر می گیرد.

در کانادا 2 نفر از هر هزار نفر به این بیماری دچارند و درصد بیماری برای زن و مرد یکسان است. تشخیص بیماری بیشتر در بین 15 تا 40 سالگی داده می شود ولی در هر سنی ممکن است به آن دچار شد.

علل

کولیت اولسروز یک بیماری اتو امیون Auto – Immune می باشد، یعنی علت بیماری عاملی است که سیستم دفاعی بدن به سلول های خودش حمله می کند.

علل بیماری شناخته شده نیست. دانشمندان فکر می کنند که علت تورم مخاط کولورکتال عکس العمل شدید دفاعی روده بر علیه ویروس ها و باکتری موجود در روده می باشد و احتمالاً می تواند بر علیه باکتری های بی خطر که معمولاً در روده وجود دارد، باشد. (فلور میکروبی طبیعی روده)

تورم همراه با تولید زخم هایی است که می تواند تولید خونریزی و عفونت بکند. عوامل ژنتیکی و محیط زیست در تولید بیماری موثرند. استرس و عدم تحمل بعضی غذاها می تواند باعث شروع یک حمله بیماری بشود ولی جزو عوامل تولید کننده بیماری نیست.

پیشرفت بیماری

پیشرفت بیماری از رکتوم به طرف کولون با حملات متداوم بیماری است. بیماری کرون در تمام مدت زندگی ادامه دارد مگر این که با عمل جراحی تمام کولون برداشته شود. شدت بیماری در نزد همه بیماران یکسان نیست، عده ای فقط علائم کمی دارند و می توانند به زندگی روزانه بدون درمان ادامه دهند. در اغلب مواقع علائم بیماری برای ماه ها و حتی سال ها از بین می روند ولی ناگهان دوباره به وجود می آیند.

توجه فرمائید: بیماری های تورمی روده باید تحت مراقبت دائمی باشند زیرا امکان سرطان های کولورکتال را زیاد می کنند. هر چه مدت بیماری طولانی تر باشد امکان تولید سرطان بیشتر است. اگر تمام کولون مبتلا باشد Pancolite امکان تولید سرطان 32 بار بیشتر از معمول است. 5 درصد بیماران که از کولیت اولسروز رنج می برند به سرطان مبتلا می شوند.

مشکلاتی که بر اثر بیماری تولید می شود

مشکلات سلامتی که بر اثر این بیماری تولید می شود عوارض مفصلی و پوستی، بیماری های تورمی چشم، بدکاری های کبدی بر اثر عکس العمل سیستم دفاعی بدن می باشد. از عوارض حاد و خطرناک بیماری می توان کولون بزرگ سمی Megacolon Toxique را نام برد که هنگامی که تورم روده بسیار مهم است باعث گشادی روده و احتمالا سوراخ شدن آن می شود. تولید دردهای شدید، تب، استفراغ و نفخ می کند. در این مواقع باید بلافاصله به بیمارستان مراجعه کرد تا روده سوراخ نشده و تولید Péritonite نکند. خوشبختانه این مشکلات نادر است (حدود 2 درصد).

بیماران کولیت اولسروز باید مواظب ایجاد کم خونی باشند. وقتی بیماری مهم است ممکن است خونریزی مداوم باشد و تولید کم خونی کند که باید با مکمل های آهن دار درمان شود. مشکلات سلامتی زیادی بر اثر مصرف مداوم و طولانی داروها مخصوصاً کورتیکو استروئیدها پیش می آید مانن استئوبروز، کاتاراکت، فشار خون، دیابت نوع 2، کوتیکواستروئیدها و ایمونودپرسورها می توانند ریسک مبتلا شدن به عفونت ها را زیاد کنند.

علائم کولیت اولسروز

علائم هنگام حمله بیماری دیده می شود و عبارتند از:

ـ کرامپ های دردناک شکمی ـ مخصوصاً قسمت پائین شکم

ـ وجود خون در مدفوع، و خونریزی هنگام حملات شدید

ـ وجود شکم روش مزمن

ـ توالت رفتن زیاد حتی در شب ها

ـ احتیاج شدید به تخلیه حتی اگر چیزی برای تخلیه نباشد و یا مقدار آن خیلی کم باشد.

ـ از دست دادن وزن به علت کمبود اشتها و خوب جذب نشدن مواد غذائی در روده.

ـ خستگی، اغلب بر اثر کم خونی.

ـ وجود تب مخصوصاً در پان کولیت با سیمپتوم های مهم .

ـ در نزد کودکان حملات شدید باعث عدم رشد و تاخیر بلوغ می شود.

بعضی از ملت ها به علت عوامل ژنتیک در خطر بیشتری هستند. سفیدپوستان2 تا 5 بار بیشتر از سیاه پوستان و آسیایی ها و کلیمی های اشکنازتبار 4 تا 5 بار بیشتر از ملت های دیگر دچار این بیماری می شوند. حدود 20 درصد بیماران کولیت اولسروز در فامیل شان کسی از این بیماری یا بیماری کرون رنج می برد که نشان می دهد یک عامل ژنتیک می تواند باعث بیماری شود.

زندگی کردن در محیط شهر یا در کشورهای صنعتی امکان بیماری را بیشتر می کند. استفاده از داروی Accutane برای درمان اکنه های شدید تولید کولیت اولسروز می کند، علت آن هنوز معلوم نیست.

پیشگیری

چون علت بیماری مشخص نیست امکان پیشگیری بیماری وجود ندارد.

پیشگیری برای عوارض بعدی:

در کلینیک مایو پیشنهاد می شود که بیمارانی که بیش از 8 سال سابقه بیماری دارند هر سال باید توسط متخصص گاسترو آنترولوگ معاینه شده، آزمایشات لازم برای تشخیص وجود آنومالی های دستگاه گوارش انجام شود مخصوصاً سرطان کولورکتال.

ـ هنگام حمله بیماری از خوردن خوراکی های تحریک کننده خودداری کنید، اثر این مواد خوراکی در همه کس یکسان نیست ولی معمولاً الکل، غذاهای تند، بعضی سبزیجات مانند بروکلی، کلم، لوبیاسبز، نوشابه ها و غذاهای حاوی کافئین و آن هایی که تولید نفخ (گاز) می کنند.

ـ شیر و بعضی از مواد تولید شده از آن در اشخاصی که لاکتوز را تحمل نمی کنند تولید اسهال و درد کرده و بهتر است از خوردن آنها خودداری کرد هر چند که هنوز مطالعات رابطه ای بین آلرژی غذائی و کولیت اولسروز نشان نداده.

ـ کم کردن فیبرها در غذای روزانه، هر چند که برای یک تغذیه سالم لازم است، اما میوه ها و سبزی جات را پخته میل کنید.

ـ به جای 2 یا 3 وعده غذای سنگین، چند وعده کوچک در روز میل کنید.

ـ آب و مایعات زیاد بنوشید و از نوشیدن نوشابه های گازدار و الکل دار و حاوی کافئین خودداری کنید.

ـ در حالات وخیم بیماری باید از غذای بدون تفاله گیاهی ـ حیوانی ـ روغنی برای چند روز جهت استراحت کولون استفاده کرد.

ـ در هنگام آرامش بیماری از غذاهای پر فیبر استفاده کنید تا هم روده ها را به کار بیاندازد و هم به تولید باکتری های مفید کمک کند.

ـ از گوشت های کم چربی مانند پرندگان، ماهی ها و تخم مرغ استفاده کنید. غذای سالم آن است که چربی خوب داشته باشد.

ـ از تکنیک های آرام بخش و ورزش روزانه برای کنترل استرس استفاده کنید. وزرش برای تقویت فعالیت های روده و تکنیک های آرام بخش برای کنترل درد در هنگام حمله بیماری مفیدند.

درمان های دارویی

هیچ دارویی برای درمان کولیت اولسروز وجود ندارد ولی درمان های مختلفی برای کم کردن تورم روده و علائم آن هنگام حمله بیماری و نگهداری بیماری در حال آرامش هست که به آن اشاره می کنم:

1ـ آنتی انفلاماتوارها که از داروهای اولیه درمان به شمار می روند از اسامی آنها خودداری می کنم ولی می گویم که دارای آثار ثانویه هم هستند.

2ـ کورتیکو استروئیدها ـ مانند بیماری کرون ولی در کولیت اولسروز بیشتر داروها از طریق مقعد استفاده می شوند که فقط روی کولون اثر دارد و آثار ثانویه آن خیلی کمتر از داروهای مورد استفاده از راه دهان است.

3ـ ایمونو دپرسورها که مستقیماً به سیستم دفاعی بدن حمله می کنند و عکس العمل بدن را در مقابل عامل تولیدکننده تورم کم می کنند و در نتیجه تورم روده از بین می رود و برای کسانی که به داروهای قبلی جواب نمی دهند به کار می رود.

داروهای ضد TNF alpha و ضد اسپاسم مانند بیماری کرون

ـ تغذیه های مکمل مانند بیماری کرون است و تکرار نمی کنم. اگر کم خونی وجود داشت از مکمل های مایع حاوی آهن، مواد معدنی، ویتامین ها و پرکالری استفاده می شود.

ـ عمل جراحی ـ آناستاموز ایلئوآنال که در طی آن جراح روده بزرگ را کاملاً بر می دارد و برای روده کوچک (ایلئون) کیسه ای برای جمع شدن مدفوع درست کرده مستقیماً به مقعد وصل می کند تا عمل دفع به طور طبیعی انجام شود. این عمل باعث تولید پوشیت یا تورم کیسه می شود که با آنتی بیوتیک درمان می شود.

درمان های طب مکمل

ـ پروبیوتیک ها ـ مانند بیماری کرون

ـ طولانی تر کردن دوره آرامش بیماری ـ مطالعات زیادی نشان می دهد که مصرف روزانه 100 میلی لیتر شیر فرمانته (تخمیر شده) توسط Bifidobacteries به مدت یکسال و یک نوشیدنی که مخمر Saccharomyces boulardii دارد 750 میلی گرم در روز همراه داروهای درمانی بسیار موثر است.

همین طور برای جلوگیری از پوشیت 4 نوع لاکتوباسیل و 3 نوع بی فیدو باکتری همراه یک نوع استروپتوکوک از تولید پوشیت جلوگیری می کند.

ـ روغن ماهی ـ چند مطالعه نشان می دهد که عده کمی از بیماران به عنوان مکمل همراه با داروهای شیمیایی، روغن ماهی مصرف کرده اند و نشان می دهد که عکس العمل بیماری را در حملات حاد کم می کند و احتیاج به میزان کمتری دارو دارند.

ـBoswellie فرمول باستیر و کنترل استرس مانند بیماری کرون

ـ Aloe یک مطالعه روی 44 بیمار با کولیت اولسروز سبک و نیمه سبک نشان می دهد که مصرف 200 میلی لیتر ژل آلوئه به مدت یک ماه موثرتر از پلاسیو بوده، احتمالاً بر اثر خواص ضد تورم آلوئه.

ـ مطالعات جدید نشان می دهد که فیبرهای غذایی مختلف (پسیلیوم ـ آرد جو دو سر و جوانه جو) بر روی بیماری موثرند و دوره آرامش بیماری را طولانی تر می کنند. همین طور این مطالعات نشان می دهند که اثر پسیلیوم معادل داروهای ضد تورم شیمیایی است.

ـ زردچوبه، ادویه مهم در پودر کاری ـ در یک مطالعه دوگانه روی 82 بیمار کولیت اولسروز به مقدار یک گرم زردچوبه دو بار در روز و در گروه دیگر پلاسیو همراه داروهای روزانه به مدت 6 ماه نشان داد که گروهی که زردچوبه مصرف کرده اند 76 درصد کمتر مورد حمله بیماری قرار گرفتند و گروه پلاسبو 7/4 درصد. مطالعات دیگری در حال انجام است مخصوصاً برای کودکان.

البته فراموش نکنیم که مصرف روزانه زردچوبه باید همراه کمی روغن برای جذب بهتر و مقدار کمی فلفل سیاه برای فعال کردن آن باشد. زردچوبه به عنوان عامل ضد سرطان نیز مورد استفاده قرار گرفته و شناخته شده است.


لوسمی و لنفوم


لوسمی و لنفوم Leucémie et Lymphome از سرطان های خون هستند. لوسمی از مغز استخوان شروع می شود که محل تولید سلول های خون است و لنفوم در سیستم لنفاتیک شروع می شود که با سیستم دفاعی بدن برای مقابله با بیماری ها همکاری می کند.

سرطان یک بیماری است که در سلول ها تولید می شود و باعث می شود که آنها رفتاری غیرطبیعی داشته باشند و به جای رشد کردن، انجام وظیفه، تولید مثل و مردن طبق یک سیکل طبیعی سلول های سرطانی به طور غیرقابل کنترل تقسیم می شوند و تولید مثل می کنند. وقتی که عضوی سرطانی می شود سلول های غیرطبیعی تولید غده می کنند ولی در لوسمی و لنفوم این طور نیست زیرا سلول های غیرطبیعی در خون، مغز استخوان و سیستم لنفاتیک گردش می کنند.

انواع لوسمی:

ـ لوسمی میلوئید حاد (LMA)

ـ لوسمی لنفوبلاستیک حاد (LLA)

ـ لوسمی میلوئید مزمن (LMC)

ـ لوسمی لنفوبلاستیک مزمن (LLC)

لوسمی حاد اگر درمان نشود سریعاً پیشرفت می کند در صورتی که در لوسمی مزمن پیشرفت بیماری آهسته تر از لوسمی حاد می باشد.

کلمه میلوئید نشان دهنده این است که سرطان در سلول های مغز استخوان تولید می شود که سازنده سلول ها و پلاکت های خون هستند، و کلمه لنفوبلاستیک نشان می دهد سرطان در سلول هایی که تولید لنفوسیت می کنند تولید می شود. لنفوسیت نوعی از گلبول های سفید است.

دو نوع مختلف لنفوم وجود دارد:

ـ لنفوم هاچکنین

لنفوم غیر هاچکنین

لنفوم هاچکنین یا بیماری هاچکنین به علت حضور سلول های Reed Sternberg با انواع دیگر لنفوم فرق می کند. این سلول های بزرگ سرطانی هستند که توسط دانشمندانی به نام های Reed و Sternberg کشف شده که نامشان را به این سلول ها داده اند.

لنفوم غیر هاچکنین یک سری مختلف لنفوم هستند که هر کدامشان دارای کاراکتر مخصوص به خودشان هستند.

طبق آمار کانادا بیش از صد و پنجاه هزار زن و مرد کانادایی در سال 2006 مبتلا به سرطان شده اند که بیش از چهار هزار نفر یعنی حدود سه درصد مبتلا به لوسمی و بیش از هفت هزار نفر یعنی کمی بیشتر از چهار و نیم درصد مبتلا به لنفوم شده اند. در حدود پنجاه درصد بیماران مبتلا به لوسمی به نوع لوسمی لنفوبلاستیک مزمن و بیست و پنج درصد لوسمی میلوئید حاد و دو نوع دیگر لوسمی یک درصد بیماران را تشکیل می داند.

لوسمی غیر هاچکنین هفت برابر بیشتر از لنفوم هاچکنین دیده شده است. خانم ها و آقایان هر دو به این سرطان ها مبتلا می شوند.

چه کسانی ممکن است مبتلا بشوند؟

لوسمی و لنفوم می توانند در هر سنی تولید شوند ولی لوسمی معمولاً بعد از 60 سالگی و لنفوم بیشتر نزد آقایان دیده می شود.

هنوز عامل دقیق تولید بیماری مشخص نیست. عواملی ممکن است دخالت داشته باشند که در زیر توضیح می دهیم ولی ممکن است این بیماری ها بدون هیچ عامل مشخصی هم تولید شوند.

عواملی که امکان بیماری لوسمی را زیاد می کنند:

ـ سن بالا

ـ درمان های قبلی توسط رادیو تراپی و شیمی درمانی

ـ در معرض اشعه رادیواکتیو قرار گرفتن

ـ در معرض بعضی مواد شیمیایی مانند بنزن Benzene قرار گرفتن

ـ مصرف دخانیات

ـ بعضی بیماری ها و یا غیرطبیعی بودن مادرزادی مانند سندورم Down

ـ سابقه فامیلی

ـ بیماری های خونی مانند سندروم Myélodysplasigal

ـ عفونت های ویروسی قبلی مانند آلودگی به ویروس Lymphome humain در سلول های T (HTLV – 1)

عواملی که امکان بیماری لنفوم هاچکنین را زیاد می کنند:

ـ آلودگی های قبلی به ویروس EpsteinBarr (مونو نوکلئوز)

ـ آلودگی به ویروس HIV (VIH)

ـ سابقه فامیلی به بیماری

عواملی که امکان بیماری لنفوم غیر هاچکنین را زیاد می کند:

ـ آقایان و سالمندان

ـ اشخاصی که داروهای ضعیف کننده سیستم دفاعی مصرف می کنند. مبتلایان به ویروس VIH و افرادی که دچار بیماری هایی هستند که خود سیستم دفاعی به بدن حمله می کنند.

ـ در معرض حشره کش ها قرار گرفتن

ـ درمان های قبلی توسط رادیوتراپی و شیمی درمانی

چگونگی پیشگیری از لوسمی و لنفوم

چون علت مبتلا شدن به این سرطان ها را نمی دانیم بسیار مشکل است که بدانیم چگونه می شود از آن پیشگیری کرد. البته باید در معرض عوامل خطر که گفته شد قرار نگرفت مثلاً مصرف دخانیات. باید در نظر داشت که اغلب کسانی که در معرض خطرات گفته شده قرار می گیرند، حتماً دچار بیماری های لوسمی و لنفوم نخواهند شد و کسانی که هیچ وقت در معرض خطرات بالا نبوده اند دچار یکی از این دو سرطان شده اند.

علائم و سیمپتوم های لوسمی و لنفوم:

علائم و سیمپتوم های سرطان خون مربوط به نوع بیماری است. در بیماری لوسمی علائم و سیمپتوم های بیماری حاد و مزمن با هم فرق دارند. در نوع حاد لوسمی (لنفوبلاستیک و میلوئید) بیماری به سرعت پیشرفت کرده و علائم سریعاً خود را نشان می دهند. وقتی که مقدار گلبول های سفید سالم کافی نیست بیماری نوتروپنی neutropénie نام دارد و بیمار بیشتر دچار عفونت خواهد شد و اگر کمبود گلبول قرمز داشته باشد امکان کم خونی (انمی) خواهد بود و کم خونی باعث خستگی شدید، رنگ پریدگی و تنگی نفس می شود. کمبود پلاکت های خونی باعث خونریزی های غیرمعمول می شود و Thrombocytopénie نام دارد و بیمار دچار ecchymoses می شود که در این بیماری لکه های آبی رنگ یا نقطه های قرمز یا بنفش در روی پوست مخصوصاً در روی بازوها و ساق پا تولید می شود. علائم عمومی دیگر لوسمی حاد عبارتند از:

ـ تب

ـ از دست دادن بی دلیل وزن بدن

ـ بی حالی و حس خوب نبودن حال

ـ تورم لثه ها

ـ عرق کردن شدید شبانه

ـ سردرد

ـ استفراغ

ـ اشکال در بینایی

ـ درد در استخوان ها و مفاصل

ـ تورم بی درد گانگیون های لنفاتیک

در مراحل اولیه یک لوسمی مزمن (هر دو نوع آن) امکان این هست که شخص هیچ علائمی را نداشته باشد و سلول های سرطانی کم و بیش فعالیت طبیعی داشته باشند و لوسمی مزمن معمولاً پس از یک آزمایش خون سالیانه تشخیص داده می شود و وقتی آثارش مشخص شد علائم اولیه سبک هستند و به تدریج پیشروی می کنند و می توانند همراه علائم زیر باشند:

ـ خستگی

ـ بی حالی و حس خوب نبودن حال

ـ بی اشتهایی

ـ از دست دادن بی دلیل وزن بدن

ـ عرق کردن شدید شبانه

ـ تورم بی درد گانگلیون های لنفاتیک

باید در نظر داشت که علائم عمومی لوسمی فقط نشان دهنده لوسمی نیست و اغلب می تواند بر اثر بیماری های دیگر مانند گریپ و انواع دیگر عفونت ها باشد.

برای لنفوم ها از هر نوعی که باشند علائم و سیمپتوم ها تقریباً شبیه همدیگرند، بزرگ شدن گانگلیون های لنفاوی در ناحیه گردن و زیر بغل از علائمی هستند که زیاد دیده می شوند. تنها تفاوتی که وجود دارد در لنفوم غیر هاچکنین یک گانگلیون متورم در کشاله ران و در لنفوم هاچکنین در سینه وجود دارد. چون در مراحل اولیه گانگلیون ها دردناک نیستند معمولاً در یک معاینه پزشکی به آن پی می برند.

سایر علائم عبارتند از:

ـ از دست دادن وزن بدن بدون دلیل

ـ تب

ـ عرق کردن شدید شبانه

ـ کمبود انرژی و خستگی

ـ خارش های پوستی

درست مانند بیماری لوسمی همین علائم را می توان در بیماری های دیگر مانند گریپ یا سایر عفونت ها داشت.

تشخیص

برای تشخیص بیماری های لوسمی و لنفوم باید از سلول های مشکوک به غیرطبیعی بودن نمونه برداری کنیم. برای لوسمی آزمایش روی سلول های خون و مغز استخوان و برای لنفوم به سلول هایی از گانگلیون های لنفاتیک احتیاج داریم.

برای تشخیص لوسمی اول از همه به یک هموگرام یا آزمایش خون که برای همه بیماری ها به کار می رود، احتیاج داریم که اگر تعداد گلبول های قرمز و سفید و پلاکت ها طبیعی نباشند و سلول های لوسمیک وجود داشته باشند آن وقت احتیاج به آزمایش مغز استخوان خواهیم داشت تا تشخیص مسلم شود و اگر چیزهای غیرطبیعی دیگری وجود دارد و نوع لوسمی مشخص شود برای این کار یک نمونه از مغز استخوان به کمک یک سوزن معمولاً از لگن خاصره در یک کلینیک یا بیمارستان برداشته می شود. بسیار مهم است که مشخص شود که لوسمی حاد است یا مزمن و لوسمی میلوئید است یا لنفوبلاستیک تا نوع درمان را پزشک انتخاب کند. بعد از این که تشخیص قطعی داده شد و نوع لوسمی مشخص شد باید نوع دوم آن مشخص شود که نوع سلول لوسمیک مشخص شود مثلاً در لوسمی لنفوبلاستیک حاد باید مشخص شود که لنفوسیت بیمار از نوع لنفوسیت B می باشد یا لنفوسیت T و درجه کامل بودن سلول ها. برای تشخیص لنفوم یک نمونه برداری از گانگلیون های لنفاتیک می شود و پزشک آزمایشات دیگری را برای بهتر فهمیدن نوع لنفوم و مشخص کردن محل سرطان در بدن و درجه پیشرفت آن لازم می داند که شامل آزمایشات خون، آزمایش مغز استخوان و یک آزمایش عکسبرداری توسط MRI برای این که بداند آیا سرطان به اعضاء و مناطق دیگر گسترش یافته یا نه.

مراحل بیماری لنفوم

ـ مرحله اول: سرطان فقط در یک گروه از گانگلیون ها وجود دارد.

ـ مرحله دوم: سرطان در دو گروه از گانگلیون ها وجود دارد و یا فقط در یک طرف دیافراگم یا در بالا و یا در پائین آن وجود دارد. دیافراگم عضله ایست که قفسه سینه را از شکم جدا می کند.

ـ مرحله سوم: سرطان در گانگلیون های بالا و پائین دیافراگم وجود دارد

ـ مرحله چهارم: سرطان در یکی از نسوج و یا اعضای خارج از سیستم لنفاوی وجود دارد مثلاً در کبد، استخوان ها، ریه و مغز استخوان. امکان دارد که سلول های سرطانی در گانگلیون های همسایه نسوج یا اعضای آلوده وجود داشته یا نداشته باشد. به غیر از تقسیم بندی بالا از سیستم زیر هم برای تشخیص شدت بیماری استفاده می شود.

ـ از حرف E برای Extraganglionnaire استفاده می شود که نشان دهنده آنست که سرطان به نسوج و یا عضو دیگری به غیر از گانگلیون های لنفاتیک یا نسوج خارج از سیستم لنفاوی سرایت کرده.

ـ از حرف S برای Spleen ، یعنی طحال بیمار نیز آلوده شده.

ـ از حرف A برای این که نشان دهد که بیمار دارای سیمپتوم های مخصوص بیماری یعنی تب، عرق شبانه و از دست دادن وزن بی دلیل نیست.

ـ از حرف B برای این که بیمار دارای سیمپتوم های مخصوص بیماری یعنی تب، عرق شبانه و از دست دادن وزن بی دلیل هست.

البته نوع دیگر جدول بندی هم هست برای لنفوم غیر هاچکنین که نشان دهنده سرعت پیشروی بیماری است.

لنفوم آرام: نوع بیماری که به آهستگی پیشرفت می کند که ممکن است احتیاج به حداقل درمان و یا اصلاً احتیاج به درمان برای ماه ها و سال ها نداشته باشد. معمولاً وقتی درمان شروع می شود که سیمپتوم های بیماری پیدا شوند. در لنفوم آرام علائم بیماری می توانند شدت پیدا کرده و گاهی پس از درمان از بین بروند ولی امکان بازگشت بیماری هم کم نیست.

لنفوم مهاجم: در لنفوم های مهاجم بیماری به سرعت پیشرفت می کند، معمولاً علائم بیماری حاضر هستند و باید درمان بدون تاخیر انجام شود. گاهی می شود لنفوم های مهاجم را با یک شیمی درمانی شدید درمان کرد.

بسیار مهم است که گروه درمان کننده برای انتخاب موثرترین درمان اطلاعات دقیقی درباره نوع، مرحله و درجه شدت سرطان داشته باشند.

چگونه می شود لوسمی و لنفوم را درمان کرد

گروه درمان کننده باید به مسائل زیادی مانند نوع، مرحله، درجه شدت و وضع عمومی بدن بیمار توجه کنند تا نوع درمان را انتخاب کنند و یا چندین درمان را با هم انجام دهند همین طور آثار ثانویه درمان بر روی بدن شخص چه خواهد بود و تصمیم نهائی را با همکاری بیمار خواهند گرفت.

انواع مختلف درمان لوسمی و لنفوم

ـ تحت نظر داشتن دقیق بیمار بدون هیچ گونه درمان فوری: پیشرفت سرطان توسط گروه درمان کننده تعقیب می شود و به محض این که علائم لوسمی دیده شد و بیماری پیشرفت کرد این نوع درمان برای لوسمی LLC و لنفوم غیر هاچکنین آرام در نظر گرفته می شود.

کیموتراپی یا شیمی درمانی: شیمی درمانی به صورت تزریقی و یا قرص برای پیشگیری از توسعه بیماری و جلوگیری از حمله سلول های سرطانی به اعضا و نسوج دیگر به کار می رود، ولی این نوع درمان باعث صدمه دیدن سلول های سالم و تولید آثار ثانویه ناخواسته مانند حالت تهوع، استفراغ، خستگی، ریزش موها و تشدید ابتلا به بیماری های عفونی می شود. شیمی درمانی ممکن است همراه با درمان های دیگری هم باشد.

رادیوتراپی: رادیوتراپی از خارج بدن توسط دستگاه های بزرگی انجام می شود که اشعه را به یک قسمت مشخص بدن می تاباند مانند یک غده، رادیوتراپی هم باعث صدمه دیدن سلول های سالم می شود و دارای آثار ثانویه ناخواسته بستگی به محل تابیده شده دارد و شخص می تواند احساس خستگی و همینطور حساسیت و قرمزی پوست در محل در معرض تابش داشته باشد.

پیوند سلول های اصلی: سلول های خونی از سلول های اصلی مغز استخوان و خون تولید می شوند شیمی درمانی شدید که برای درمان بازگشت بیماری به کار می رود باعث از بین رفتن اکثر این سلول ها می شود. پیوند سلول ها می تواند از سلول های خود شخص و یا شخص دیگری که سلول هایش مطابق بیمار باشد و مورد قبول بدنش قرار بگیرد انجام شود که جای سلول های از بین رفته را پر کند. این نوع پیوند درمانی بسیار پیچیده است و توسط متخصصان قابل و در شرایط خاصی انجام می شود و گاهی چندین ماه طول می کشد تا دوران نقاهت بیمار تمام شود.

ـ درمان بیولوژیک بستگی به نوع لوسمی دارد و برای لنفوم هاچکنین نیز به کار می رود و عبارت است از تزریق موادی که به طور طبیعی توسط بدن تهیه شده و یا داروهای ساخته شده از موادی که باعث تقویت سیستم دفاعی بدن و مبارزه با سرطان است و یا برای کنترل آثار ثانویه ناخواسته درمان های دیگر به کار می رود. در حال حاضر دو نوع درمان بیولوژیک برای درمان لوسمی به کار می رود (Lesanticorps Monoclonaux و L'interféron alfa) و یکی در درمان لنفوم های غیر هاچکنین Les anticorpsmon آثار ثانویه ناخواسته این درمان ها شبیه دچار شدن به گریپ و گاهی شدیدتر مانند مشکلات پوستی مهم، مشکلات تنفسی و پائین آمدن فشار خون می شوند.

ـ درمان هایی که هدف مشخصی را نشان می کنند یعنی داروهایی هستند که به نوع مشخصی از سلول های سرطانی حمله می کنند بدون این که سلول های سالم را صدمه بزنند، مثلاً از رشد و تقسیم شدن سلول های سرطانی جلوگیری می کنند. آثار ثانویه ناخواسته در شروع درمان هست ولی با ادامه درمان به تدریج این آثار از بین می روند.

درمان های مکمل: درمان های مکمل درمان هایی هستند که همراه با درمان پزشکی به کار می روند و یا به جای درمان های پزشکی به کار می روند متاسفانه مطالعات مهمی در این باره انجام نگرفته.

مطالعات کلینیکی: ممکن است که گروه درمان کننده سیستم جدید درمانی را بشناسند که هنوز عمومی نشده و به بیمار پیشنهاد کنند از آن استفاده کند.

زندگی کردن همراه با لوسمی و لنفوم

وضع زندگی هر بیمار سرطانی، عکس العمل او در مقابل بیماری و تشخیص و درمان برای همه یک نوع نیست و بیمار باید وضع زندگی اش را خودش در مقابل بیماری آماده کند، زیرا تغییرات زیادی در زندگی اش به وجود می آید باید تصمیم های سخت بگیرد و یک سری از احساساتش را کنترل کند همین طور زندگی نزدیکانش را. چند راهنمایی زیر برای نبرد با بیماری به بیمار کمک می کند:

ـ در تمام قرار ملاقات ها با پزشک خود حاضر باشید.

ـ از گروه درمانی کمک و همراهی بخواهید حتی برای مشکلات احساسی و روانی.

ـ راهنمائی های این گروه باید اجرا شود.

ـ تغذیه خوب و متعادل داشته باشید، در مواقعی که احساس گرسنگی کم شده مقدار کمتری غذا میل شود اما در دفعات بیشتر.

ـ هرگونه سیمپتوم جدید با آثار ثانویه ناخواسته را به پزشک گزارش کنید.

ـ بیمار سیگاری باید سیگار را ترک کند و برای این کار کمک بخواهد.

ـ به غیر از گروه درمانی با پزشک خانوادگی در تماس باشد.

ـ بیمار باید بیماری اش را با اعضای فامیل در میان بگذارد و کمک های آنها را قبول کند.

ـ اگر احساس غمگینی و افسردگی داشت درخواست کمک کند.

ـ و امیدوار و مثبت باشد.

مسئولیت بیمار

بیمار باید تا آنجا که می تواند درباره بیماری خود مطالعه کند. امروزه سایت های زیادی وجود دارند که حاوی اطلاعات بسیار مفید هستند. بیمار باید درباره سیمپتوم های بیماری اش، درمان های مختلف حتی کشف های جدید علمی را مطالعه کند. همین طور با متخصصان بهداشت درباره درمان، تنظیم زندگی، کنترل احساسات و خلاصه درباره همه مشکلات مشورت و مطالعه کند.